Saturday, January 23, 2010

مصاحبه ی شهرزاد سپانلو با رادیو زمانه قسمت اول


این مصاحبه ی شهرزاد برای همین فروردین سال 1388 هست که راجب آلبوم تو و زندگی شهرزاد هست من قسمت بندی کردم و قسمت اولشو برای شما دوستان در این پس میذارم و لینک صوتیشم برای دانلود در اخرین پست این مصاحبه میذارم در ضمن تمام
این مطالب و نوشتها برای رادیو زمانه هست گفتم حتما بگم با تشکر از این رادیو


شهرزاد سپانلو فعالیت رسمی خوانندگی‌اش را در سال‌های میانی دهه‌ي 1990 با گروه سیلوئت آغاز کرد ولی شهرت او شاید از زمانی آغاز شد که «قصه ما» نخستین آلبوم مستقل او منتشر شد. کاری متفاوت در میان آلبوم‌های پرتعداد خوانندگان ایرانی مقیم لوس‌آنجلس که البته بسیاری از آنها محتوای یکسانی دارند.
از میان ترانه‌های این آلبوم، «میرداماد» شهرت بیشتری پیدا کرد. ترانه‌ای که شعرش را محمدعلی سپانلو، شاعر معاصر و پدر شهرزاد سروده بود و موسیقی آن نیز ساخته فرزین فرهادی بود؛ نوازنده و آهنگساز نسل تازه‌ای از خوانندگان ایرانی در لوس‌آنجلس که کوشیده‌اند ترانه‌های متفاوت‌تری را از جامعه هنری ایرانی در این شهر نمایندگی کنند.
شهرزاد سپانلو در ایران متولد شد. در نوجوانی کشور را ترک کرد، مدتی در اروپا زندگی کرد و سپس راهی آمریکا شد و در رشته جامعه‌شناسی دانشگاه کالیفرنیا در لوس‌آنجلس تحصیل کرد. در همان دوران ازدواج کرد و اکنون با همسر و دو دخترش در همین شهر ساکن است.
سومین آلبوم مستقل شهرزاد سپانلو با نام «تو» به تازگی به پایان رسیده اما روی سی.دی منتشر نشده و تنها از راه آی‌تونز قابل دسترسی است. در گفتگو با شهرزاد سپانلو ابتدا همین موضوع را مطرح کردم:
شهرزاد سپانلو: آلبوم جدید هنوز به صورت سی‏دی پخش نشده و تنها از راه آی‏تونز می‏توان آن را سفارش داد. نخستین آلبوم‏ ام، «قصه‏ی ما» را خودم پخش کردم. بعد تصمیم گرفتم کمپانی آونگ به من کمک کند و آن را پخش کند. آلبوم دوم «هزار و یکشب» را کمپانی آونگ تهیه و پخش کرد.
آلبوم آخر را خودم و آقایی به نام جامپیرو اسکودری که ایتالیایی است تهیه کردیم. ما با هم روی این آلبوم کار کردیم و تصمیم گرفتیم خودمان هم آن را پخش کنیم. آسان‏ترین راهی که بتوانم آن را پخش کنم، از راه آی‏تونز است.
یعنی به هیچ‏وجه به صورت سی‏دی آن را به بازار عرضه نخواهید کرد؟
فعلا، نه. ولی شاید در عرض شش هفت ماه ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏آینده این کار را انجام بدهم. برای این که به نظر می‏رسد، برای بعضی‏ها مشکل است که از طریق آی‏تونز بتوانند آلبوم را تهیه کنند.
دقیقاً همین. چون ممکن است از این راه، مخاطبان‏تان منحصر شوند به کسانی که در یک محدوده‏ی سنی مشخص قرار دارند که با اینترنت خیلی سر و کار دارند...
کاملاً درست است. من خیلی روی این آلبوم کار کرده‏ام و حیف است که به گوش شنوندگانی که دوست دارند، نرسد. به همین دلیل، ظرف چند ماه آینده باید بنشینیم، جدی روی این قضیه فکر کنیم و آن را روی سی‏دی منتشر کنیم. البته کار و هزینه‏ی آن بیشتر است و چون من خودم این آلبوم را تهیه کرده‏ام، باید کار را یواش یواش پیش ببرم.
من فکر ‏کردم به این علت دارید از طریق آی‏تونز کار را ارائه می کنید که در جامعه‏ی ایرانی فروش سی‏دی بسیار پایین آمده و همه کپی می‏کنند...
حتما این‏‏طور است، متاسفانه. البته، تنها جامعه‏ی ایرانی نیست. حقیقت این است که طرفداران زیادی دارم که تماس می‏گیرند، ای‏میل می‏زنند و می‏گویند که کارهای مرا خیلی دوست دارند ولی وقتی کمی بیشتر با آن‏ها صحبت می‏کنم، می‏بینم اصلا سی‏دی‏های مرا نخرید‏ه‏اند! خُب، کمی تعجب می‏کنم. فکر می‏کنم ما به پشتیبانی دوستانی که به ویژه به کارهای‏مان علاقه‌مند هستند، نیاز داریم. اگر آن‏ها این آلبوم‏ها را نخرند، ما چگونه می‏توانیم به کار ادامه بدهیم و چگونه می‏توان کارهای بهتر ساخت و به مردم عرضه کرد.
یکی از دلایلی هم که فکر کردم شاید عرضه‏ی آلبوم از طریق آی‏تونز بهتر باشد، این بود که کسی که واقعا علاقه‏مند است ممکن است این کوشش را بکند و آلبوم را از آن راه به دست بیاورد. اما در عین حال، دوروبری‏های خودم و حتا مادرم می‏‏گوید که برایش سخت است، نرم‏افزار را دانلود کند و بعد بتواند این آهنگ‏ها را بگیرد و می‏گفت: «باید به فکر بقیه هم باشی که این کار واقعا برایشان سخت است.»

در آلبوم تازه، ظاهراً بیشتر کارها را یک آهنگ‏ساز غیرایرانی ساخته است...
بله، بیشتر آهنگ‏ها را جامپیرو اسکودری ساخته است.
ایشان با زبان فارسی آشنایی دارند؟
خیر، ایشان با فرهنگ ایرانی آشنایی دارد، خیلی به فرهنگ ما احترام می‏گذارد و آهنگ‏های ما را بسیار دوست دارد. برای همین، کار کردن با او خیلی آسان بود. او ایتالیایی است و به نظر من، به‏خصوص در جنوب ایتالیا، مردم از نظر فرهنگ، رفتار و‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏… به ما نزدیک هستند.
چگونه این همکاری برای ارائه‏ی آلبوم «تو» بین شما آغاز شد؟
من همیشه سعی می‏کنم در موسیقی امریکایی مقداری فعال باشم، با ایشان هم از طریق چند دوست که با آن‏ها داشتیم روی آهنگ‏های دیگری کار می‏کردیم، آشنا شدم. از آن زمان کارم را با آن‏‏هایی که قبلا کار می‏کردم، ادامه ندادم و با آقای جامپیرو اسکودری تصمیم گرفتیم یک کار تازه شروع کنیم.
این که ایشان با واژه‏های فارسی، به لحاظ معنا، آشنایی ندارد، چقدر روی کار تاثیر می‏گذاشت؟ خود شما در جریان ساخت موسیقی روی اشعار با ایشان همراه بودید و توضیح می‏دادید؟
کاملا! مثلا، آهنگ «بارونی» که شعر آن از سعید کریمی است، من شعر ترانه را برای جامپیرو ترجمه کردم و گفتم: «قصه این است، دلم می‏خواهد برایش آهنگی بنویسی، حتما نباید ملایم باشد، می‏خواهم کمی پرانرژی باشد و تمپوی آن بالا باشد...» با هم در استودیو نشستیم، او آهنگ‏های مختلف را امتحان می‏کرد و من قدم به قدم توضیح می‏دادم که مثلا در این‏جا شعر چه می‏گوید... و به نظرم توانست حس شعر را در آهنگی که نوشته، منتقل کند.
چند تا از شعرهای دیگر آلبوم که به فارسی هستند را آقای کامبیز میرزایی که در آلبوم قبلی هم با ایشان کار کرده بودم، نوشته‏اند. اتفاقا قبلاً، جامپیرو دو آهنگ نوشته بود و گفت که مایل است روی آن اشعار فارسی بگذارد. من این آهنگ‏ها را برای کامبیز فرستادم و او شعر را روی آن‏ها پیاده کرد. یعنی ما برای بعضی آهنگ‏ها، اول ترانه را داشتیم و روی بعضی آهنگ‏ها، بعداً ترانه نوشته شده است ولی به هرحال، این آهنگ‏ها، به نظر من، کاملا ایرانی نیستند و ترکیبی از کارهای شرقی و غربی
در کارهای آلبوم تازه‏تان که با دو آلبوم پیشین متفاوت هستند، حضور پررنگ‏تری از سازهای ایرانی و شرقی حس می‏شود و در کل‏‏‏‏، حتا در ترانه‏ی «تو»، گرچه شعر فارسی است، اما به نظر می‏رسد، علاقه‏ی زیادی برای به‏کار گرفتن موسیقی و سازهای ملودیک و کوبه‏ای کشورهای شرقی بوده و تاثیر کلی از موسیقی ملل (World Music). آیا خود شما به ارائه‏ی این نوع موسیقی گرایش پیدا کرده‏اید یا به خاطر کار با آهنگ‏سازی بوده است که از جنوب ایتالیا می‏آید؟
می‏توانم بگویم، هردوی ما به نسبت مساوی نقش داشته‏ایم. ما هردو این علاقه را داشتیم، من از ایران، او از ایتالیا، و عشقی که به کارهای شرقی داریم و در عین حال موسیقی فرانسوی را هم خیلی دوست داشتیم. همه‏ی این‏ها را با هم تلفیق کردیم. او از تار، تنبک، نی‏، سنتور، عود و… استفاده کرده است. هر دوی ما به این شکل کار عشقی داریم که نمی‏توانم بگویم یکی روی دیگری تاثیر گذاشته است. ولی خُب، اگر من تنها با یک آهنگساز ایرانی کار می‏کردم، قطعاً این صدای بین‏المللی را نداشتیم.
من همیشه ضمن کار روی آهنگ‏های ایرانی ، روی آهنگ‏های غیرایرانی، آمریکایی و به زبان انگلیسی هم کار می‏کنم. چون به زبان انگلیسی شعر می‏نویسم، مقداری ترانه دارم که شعر و آهنگ آن را خودم نوشته‏ام. اما هنوز جرأت آن را نداشته‏ام که این آهنگ‏ها را وارد بازار کنم.
ولی در آلبوم تازه، کار انگلیسی و فرانسوی هم هست.
بله، سه تا کار انگلیسی هست که شعرهای هر سه را خودم نوشته‏ام، آهنگ یکی از آن‏ها به نام لاوینگ یو را هم خودم نوشته‏ام، ولی بقیه‏ی آهنگ‏ها را جامپیرو اسکودری نوشته است. دو آهنگ فرانسوی هم در این آلبوم هست. یکی از آن‏ها به نام «برگ‏های پوسیده» آهنگی قدیمی و مشهور در فرانسه است که ایو مونتان سال‏ها پیش آن را خوانده است. این آهنگ بعدا به شکل‏های گوناگونی بازخوانی شده ولی ما آن را با یک حالت شرقی اجرا کرده‏ایم.
در اخبار کنسرت‏ها و برنام‏های ایرانی، به ندرت نامی از شما شنیده می‏شود. شما اساساً کنسرت اجرا می‏کنید؟ یا این که بسیار انگشت‏شمار است و به این خاطر کم‏تر خبری از کنسرت‏های شما شنیده می‏شود؟
حقیقت‏اش این است که خیلی از من دعوت شده است. ممکن است بعضی‏ها فکر کنند، من دارم همین‏جوری این را می‏گویم ولی به خاطر مسائل خانوادگی، چون الان دو دختر کوچک دارم، هم به خاطر این که دلم می‏خواهد با کسی که برنامه می‏گذارد و کارش درست است کار کنم، کم‏تر پذیرفته‏ام.
متاسفانه، یک مقدار دلهره دارم از این که در کنسرت‏ها، به‏خصوص در خارج از آمریکا، شرکت کنم. برای این که شنیده‏ام گاهی وقت‏ها اتفاق‏های ناخوشایندی افتاده است. مثلا برنامه‏گذار پول را به دست آن شخص نرسانده یا مثلا شاید به خواننده تهمت زده و… به همین دلیل مقداری برایم سخت است که خودم را در چنین موقعیت‏هایی قرار بدهم. هنوز کسی را که واقعا پشتکار داشته باشد و مرا هم کمی تشویق کند که به صورت جدی‏تر دنبال برپایی کنسرت بروم، پیدا نکرده‏ام.
فکر می‏کنم، شاید چند وقت دیگر، بچه‏ها که کمی‏ بزرگ‏تر شدند، اگر بتوانم گروهی برای خودم تشکیل بدهم که با من همه جا سفر کنند شاید راحت‏تر بتوانم این کار را بکنم. چون از نظر مالی، همراه داشتن یک ارکستر مثلا هفت نفره، با هزینه‏های سفر، سخت است.
در لوس‌آنجلس چند کنسرت برگزار کرده‏ام و به نظرم، خیلی موفق بوده ولی بیشتر چون درگیر مسائل خانوادگی و ادامه تحصیل هستم و هنوز روی فوق لیسانس ام کار می‏کنم، وقت زیادی برای برگزاری کنسرت در زندگی‏ام نبوده است

ادامه ی مصاحبه که قسمت دوم و آخر هم هست حتما در پست بعدی گذاشته خواهد شد به اضافه ی دانلود این مصاحبه که میتونید به مصاحبه ی شهرزاد گوش کنید با تشکر علی یزدانی جو

4 comments:

  1. Che webloge Nicey
    Shahrzadam khub mikhuneh sedasho doos daram mosahebeash jaleb bud....
    man Asheghe Ahange Mirdamd hastam khaili hese khubi migiram az in ahang

    ReplyDelete
  2. مرسی علی جان
    یادت نره ادامه مصاحبه ی شهرزاد با شهرام شپره رو بذاری
    ولی این مصاحبم خوب بود

    ReplyDelete
  3. mashalah be in shahrzad khanoom ke cheghadar mosahebeh mikoneh mesle khanandeheaye amricayi
    khob karesh khube hameh doos daran bahash mosahbeh konana
    dokhtar karet dorosteh
    booossss
    I LOVE YOU

    ReplyDelete
  4. از شخصیتش خیلی خوشم میاد خیلی سنگین و با کلاسه

    ReplyDelete