Friday, August 19, 2011

Shahrzad Sepanlou & Dang Show (One, Three, More, Nothing)



موزیک ویدئو جدید و زیبای شهرزاد سپانلو بهمراه گروهه دگ شو کار زیبایی شده مثل همه ی کارهای شهرزاد سپانلو
با تشکر علی یزدانی جو

Wednesday, August 3, 2011

Shahrzad Sepanlou's New Song 1-3-​tar-hich (Starless)


دانلود آهنگ جدید و زیبای شهرزاد سپانلو
1-3-​tar-hich (Starless)
این آهنگو چون خود شهرزاد برای دانلود به صورت رایگان گذاشت برای همین ما هم در اینجا قرار دادیم تا دوستانی که گوش نکردن دانلود کنن و گوش بدن و لذت ببرن کار بسیار قشنگی شده باز هم یک ترانه ی سنگین و پر از معنی با صدای شهرزاد سپانلو
شهرزاد در این آهنگ با Dang Show
همکاری کرده
لینک دانلود آهنگ
http://www.mediafire.com/?pdsjr0z19tc39d5
با تشکر علی یزدانی جو

Saturday, July 23, 2011

Shahrzad Sepanlou In Concert San Francisco





عکسهای کنسرت جدید و زیبای شهرزاد سپانلو در سانفرانسیسکو قسمت اول

Saturday, July 16, 2011

آشتی با پاپ


این نوشته ها همه مربوط به سایت
ایرانیان هست
شهرزاد سپانلو سعی دارد شنوندگان حرفه ای را با پاپ آشتی دهد

ترانه‌های پاپ از قدیمی‌ترین و متداول‌ترین ترانه‌ها در ایران است، یعنی بعد از موسیقی دستگاهی و اصیل ما (که بسیاری از تصنیف‌های آن نیز در رده‌بندی پاپ قرار می‌گیرند) موسیقی پاپ در رده دوم از نظر کثرت و قدمت قرار دارد. البته به طور واضح ترانه‌های پاپ در ایران بسیار تحت تاثیر و نفوذ انواع غربی خود، به طور مثال "بالاد ها" و"شانسان های" فرانسوی، بوده‌اند به علت همین زیادی و فراوانی، هر ترانه و تصنیفی، متاسفانه حتی سخیف‌ترین و سطحی‌ترین نوع آنها هم، در رده‌بندی پاپ جا می‌گیرند. در نتیجه، موسیقی پاپ به نوعی دچار بی‌مهری و کم لطفی قرار گرفته و کمتر شنوندۀ حرفه‌ای را می‌بینیم که با رغبت و اشتیاق به ژانر پاپ گوش کند. منظور از شنوندۀ حرفه‌ای در اینجا کسانی هستند که موسیقی را صرفاً برای تفنن و ترقص گوش نمی‌کنند بلکه جدی‌تر و گاهی حرفه‌ای‌تر به عنوان یک هنر مطرح به آن نگاه کرده و احیاناً سلیقه و علائق خود را در موسیقی دارند.

مع‌الاسف موسیقی پاپ امروز در این آشفته بازار و سوء استفاده از نام پاپ برای این دسته از شنوندگان حرفه‌ای مساوی است با سطحی‌نگری و نوعی موسیقی که هیچ فکر، سلیقهء هنری و منظوری در آن وجود ندارد. نمونه‌های آن هم فراوان هستند، از موسیقی عوام‌پسندی که به علت تمرکز و محل تولید پس از انقلاب به موسیقی لس آنجلسی مشهور گشته تا برادر ناتنی و مشابه آن داخل ایران که در مافیای لاله‌زار و صدا و سیما به صورت انبوه و فله‌ای تولید می‌شود و روانهء بازار مصرف می‌شود و روزبروز وضع آن تاسف برانگیزتر می‌شود.

در این میان دسته سومی هم وجود دارند. دسته‌ای که نگاه جدی‌تر و کارشناسانه‌تری به ترانه‌های پاپ دارند و همه چیز را صرفاً در بازگشت سریع سرمایه و پول درآوردن به هر قیمت نمی‌دانند. شهرزاد سپانلو یکی از هنرمندانی است که در این گروه جای می‌گیرد. با نگاه اجمالی به فعالیتهای او از ابتدا تا کنون می‌توان این جدی گرفتن موسیقی پاپ را دید.

شهرزاد ابتدا کارش را با موج غالب موسیقی لس انجلسی شروع کرد ولی با توجه به پس‌زمینه هنری و خانوادگی و هوش و استعداد ذاتی خود بزودی خود را از این جریان غالب جدا کرد و به فعالیت در موسیقی‌های جدی‌تری رو آورد. آلبوم اخیر او "یک روز" و ترانه‌های این آلبوم شاهدِ دیگری بر این گزیده کار کردن شهرزاد سپانلو می‌باشد. کار‌ کردن با هنرمندی مانند فرامرز اصلانی و آهنگسازی مانند فرزین فرهادی، با همهء پیشینهء هنریش در موسیقی جاز، و همچنین ترانه‌سرای به‌نامی مانند یغما گلرویی حاکی از نگاه متفاوت او به موسیقی و میل به پیشرفت و متفاوت کار کردن می‌باشد. فرهادی با توجه به زمینه هنری و حرفه‌ای خود ادویهء جاز را به اکثر ترانه‌های این آلبوم اضافه کرده و امضا او را در آنها می‌شود دید. اجتناب از ریتم گوش‌آشنا و عوام‌پسند شش و هشت و استفاده از پیانوِ جاز و سازِ ساکسیفون این حس را شدیدتر می‌کند.

البته، ناگفته نماند موسیقی و خواننده با توجه به حال و هوای احساسی و عاطفی غالب در مجموعه کمتر از ریتمهای تند و سریع استفاده کرده و به همان حس آرام اسموت جاز بسنده می‌کند که با صدای آرام و لطیف شهرزاد سپانلو هماهنگی دارد. او سعی می‌کند با اجتناب از تحریرهای معمول و رایج در موسیقی پاپ غالب این حس موسیقی جاز را تشدید کند. حس و هوای کلی آلبوم بیشتر عاطفی و نوستالژیک می‌باشد. خودِ سپانلو در جلد آلبوم (با طراحی زیبای نوید قائم مقامی) یک روز را "کاری درباره عشق، اشتیاق، و امید می داند." آلبوم در مجموع نُه ترانه دارد که آهنگسازی همهء آنها را فرهادی انجام داده است، به غیر از کمکم کن و چه کنم که از مهدی زنگنه است و از من تا من که از کامبیز میرزائی می‌باشد. اشعار ترانه‌ها نیز سرودهء یغما گلرویی (یه روز تو تهران،کی فکرش رو می کرد و سفر)، کامبیزمیرزائی (ما – ازمن تا من و مشکی یا طلائی)، اشکان رحیمی (کمکم کن – چه کنم) و وحید مسچی (غزل فروش) می‌باشند.

شهرزاد سپانلو استعداد بالایی در خواندن ترانه‌های پاپ – جاز متفاوت دارد و این را بخوبی ثابت کرده است، هر چند به نظر می‌رسد هنوز او از تمام ظرفیتهای خودش – و البته از آهنگسازی مانند فرزین فرهادی - استفاده نمی‌کند ضمن اینکه او باید در انتخاب ترانه‌سرا و شعری که با سبک دلخواه او هماهنگ باشد وسواس بیشتری به خرج دهد، ولی در مجموع آلبوم "یک روز" را باید قدمی به جلو در مجموعه کارهای شهرزاد دانست، آلبومی که ارزش خریدن و گوش کردن، حتی برای شنوندگان متفاوت و جدی موسیقی ما را دارد. شهرزاد سپانلو خواننده‌ای است که سعی دارد شنوندگان حرفه‌ای را با پاپ آشتی دهد. کارهای اخیر او، یعنی این آلبوم و ترانه جدید او با همراهی گروه "دنگ شو " که در راستای همان پاپ و جاز ایرانی فعالیت می‌کنند، حاکی از این تلاش است (لینک در پایین). اینکه او در این راه چقدر موفق خواهد شد، باید منتظر کارهای آینده او بمانیم.

شهرزاد سپانلو با همراهی فرزین فرهادی و کسری سبکتکین روز یکشنبه هفدهم جولای در سالن افسانه‌ای یوشیز سانفرانسیسکو کنسرت خواهد داشت و قطعاتی از این آلبوم بهمراه چند کار جدید را در این کنسرت اجرا خواهند کرد.

ترانۀ جدید "یک ستاره ندارم" با گروه دنگ شو، بر اساس ترانه ای از کوروس سرهنگ زاده

با تشکر علی یزدانی جو

به زودی آهنگ جدید و زیبای شهرزاد رو هم برای دانلود در اینجا میذارم البته خود شهرزاد این آهنگ رو به صورت رایگان به اشتراک گذاشته برای همین من هم برای دانل.د میذارم


Tuesday, July 5, 2011

Shahrzad Sepanlou On Episodemagazine





گاهی نیاز نیست برای بیان احساسات از واژه‌ها کمک گرفت. شاید واژه‌ای پیدا نشود که عمق احساس را بیان کند. همه‌ی حرف‌ها هم گفتنی نیستند. حرف‌هایی در ژرفای وجود هرکسی هست که شاید نتواند حتا به نزدیک‌ترین فرد زنده‌گی‌اش بگوید. گاهی این حرف‌ها بیش از آن که شنیدنی باشند دیدنی هستند. گاهی سکوت خودِ خود حرف است!

چند روز پیش اولین عکس جدیدت را در فیس‌بوک دیدم. اولین حسی که داشتم این بود که علارغم فضای هنری موجود در عکس، غم عجیبی در عکس موج می‌زند که شاید نیاز نباشد که خیلی به هم نزدیک باشیم تا آن را درک کنیم !منتظر بقیه‌ی عکس‌ها ماندم و فکر می‌کردم شاید حس‌ام غلط باشد. این روزها نهایت تلاش‌ام را می‌کنم که زود قضاوت نکنم! درباره‌ی همه‌چیز و همه‌کس! پس باید منتظر می‌ماندم تا ببینم تا چه حد درست حدس زده‌ام! و بالاخره همه‌ی عکس‌ها را دیدم. یکی از یکی زیباتر و هنری‌تر. فضای بعضی از عکس‌ها به‌خصوص عکس‌های باکلاه، مرا به یاد عکس‌های خواننده‌گان موزیک کانتری دهه‌ی هفتاد انداخت. اولین آن‌ها اولیویا نیوتن جان بود، خواننده‌ی محبوب من با آن صدای رویایی. واقعیت این است که هیچ توجیهی راجع به این حس شباهت ندارم! یا شاید هیچ بک‌گراند ذهنی خاصی! همه‌ی عکس‌ها را نگاه کردم، حتا عکس‌هایی که در آن‌ها لبخندی مبهم بر لب‌ات بود. لبخندی که شاید لبخند نبود، زهرخند بود و این لبخندها برای‌ام کاملن آشنا بود. قبلن بارها آن را در عکس‌های خودم دیده بودم و شاید کمتر کسی جز خودم می‌توانست تشخیص دهد که این‌ها لبخند نیست و زهرخند است. لبخندی تلخ به آن‌چه که در پشت دوربین و ورای لنز آن می‌گذرد!

با تماشای همه‌ی عکس‌ها به این نتیجه رسیدم که حسی که در ابتدا داشتم تقریبن درست بوده و در تمام عکس‌ها غمی هست که هم زیباست و هم تفکربرانگیز! شاید غم به‌تنهایی زیبا نباشد، اما غمی که ناشی از شکستن پوسته‌ی قبلی و تولد دوباره باشد زیباست، حتا اگر برای این شکستن رنج زیادی کشیده باشی، چرا که حس می‌کنی این همه درد، برای شکستن قالب تنگ قبلی و ایجاد پوسته‌ای بس زیباتر و بزرگ‌تر است. گاهی غم نشانه‌ی بلوغ است و من در تمام این عکس‌ها غم ناشی از بلوغ را دیدم. غم ناشی از درک عمیق آن‌چه در اطراف‌ات می‌گذرد

گاهی هوش زیاد کار دست آدم می‌دهد. گاهی نباید دید، ولی می‌بینی و رنج میبری. به‌وضوح می‌توانی تصویر ورای چهره‌ی افراد را ببینی، وقتی در ظاهر به تو لبخند می‌زنند یا حتا کلمات تحسین‌آمیز برای‌ات به‌کار می‌برند که می‌دانی همه هیچ است و پوچ! می‌توانی کاملن حس کنی که برای چه بعضی‌ها دور و برت میچرخند. می‌خواهی اهمیت ندهی و این را به پای کوچکی آن‌ها بنویسی و حس کنی این‌قدر بزرگ هستی که آن‌ها عظمت وجودت را برنمی‌تابند. اما ...

اما حقیقت فراتر از آن است که بشود انکارش کرد. شب شب است حتا اگر نور باران‌اش کنی. از این رنج می‌کشی که حس می‌کنی حتا زمین زیر پای‌ات سست است. اعتماد، واژه‌ای گنگ و غریب است چرا که دیگر نمی‌توانی به نزدیک‌ترین‌ها هم اعتماد کنی! هر لحظه از زنده‌گی برای‌ات سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود، چرا که دیگر چشم‌ات همان اندک زیبایی‌های دور و برت را نمی‌بیند. همه چیز تلخ است و سیاه. هوش‌ات نمی‌گذارد نیمه‌ی پر لیوان را هم ببینی. دائمن برای‌ات استدلال می‌کند که این نیمه هم بهزودی خالی می‌شود! این‌ها همه دردهای یک روح ماجراجو و هوشیار است و هیچ یک به خودی خود بد نیست. تمام این لحظه‌ها و دردها برای رسیدن به بلوغ لازم است، همان‌طور که یک نوجوان در هنگام بلوغ دچار سردرگمی‌ها و احساسات عجیب و غریبی می‌شود که همه‌گی لازمه‌ی رسیدن به بلوغ است. به نظر من دردها هر چه که بود، بخشی از روند رسیدن به بلوغ برای هنرمندی‌ست که خونی شاعرانه در رگ‌هایش جاری‌ست.

دیدن آن نگاه غمگین در بعضی عکس‌ها برای‌ام یادآور«فروغ» بود. شاعری که لحظه لحظه‌ی بالغ شدن‌اش را می‌توانی در دیوان‌اش درک کنی! اشعار آغازین، شعرهایی هستند با ساختار معمول و متداول و با حسی سرشار از شور جوانی و سبک‌سری‌های عاشقانه! عشق زن به مرد... کم‌کم فضای شعرها تغییر می‌کند. زنانه‌تر می‌شود و البته تلخ‌تر! ساختار معمول به‌هم می‌ریزد. تابوشکنی می‌شود. از تک تک احساسات زنانه که شاید کسی جرات مطرح کردن‌اش را نداشت پرده برمی‌دارد و این‌جاست که فروغ «فروغ» می‌شود. همان زن عصیانگر تابوشکن. همان که باید باشد. فروغ واقعی در«تولدی دیگر» متولد می‌شود.

من فکر می‌کنم شهرزاد با «یک روز» به خودش رسید. به آن‌چه که باید باشد. همه‌ی آن‌چه که نسل او دچارش شدهاند. جدایی ...غربت ...بحران هویت...نوستالژی...سردرگمی و...شاید این همه درد و رنج که کوه کوه آمد و مو مو رفت، برای این بود که به بلوغ برسی! هرچند بهای سنگینی است اما برای بزرگ‌شدن این دردها لازم است، مثل دردهای جسمی و روحی دوران بلوغ!

برای من این عکس‌ها به مفهوم شروعی تازه بود. سخت‌ترین مرحله گذشت و حالا زمان انتخاب است. من فکر می‌کنم حتا برای رسیدن به آن‌چه که علوم معنوی امروز بر آن تاکید دارند یعنی «زندگی در لحظه» یا آن‌چه که به‌نظر من همان اپیکوریسم معروف خیام است، باید این مسیر پُرپیچ و خم را طی کرد. مفهومی که خیام قرن‌ها پیش به آن دست یافت و ما از آن به‌عنوان یافته‌ی قرن بیست‌ویک یاد می‌کنیم! مشکل همه‌ی ما یک چیز است و آن این است که همیشه دوست داریم خودمان تجربه کنیم. برای رسیدن به حقیقت، خواندن تاریخ و دانستن تجربیات دیگران چندان برای‌مان ارزشی ندارد. باید شخصن وارد گود شویم تا باور کنیم که»دم غنیمت است

من این بلوغ غم‌انگیز را دوست داشتم و فکر می‌کنم گاهی باید از پایان شروع کرد. جایی که آدم حس می‌کند از شدت فشارهای مادی و معنوی وارد بر روح‌اش به آخر خط رسیده است، تازه ابتدای مسیر است برای شروعی دوباره و شاید به مراتب زیباتر.

روزهایی در زنده‌گی همه‌ی ما هست که گاهی آرزو می‌کنیم کاش می‌شد فردا را ندید! اما فردا را می‌بینی و در همان فردا اتفاقی می‌افتد که شاید سالها در انتظارش بودی. فلسفه‌ی هستی چیست را نمی‌دانم. این‌که دنیای دیگری هست یا نیست، هیچ اهمیتی ندارد. مهم این است که ظریف‌ترین حس‌ها را ببینی و با تمام وجود درک کنی. از پیچیدن باد لای موهای‌ات تا بوییدن یک گل! زنده‌گی همین است و بس!

فرشته فرحبد - مجله‌ی اپیزود، شماره‌ی صدونُه

چهارم تیر‌ماه 1390 خورشیدی



Friday, June 24, 2011

Shahrzad Sepanlou's Photos Town Hall Seattle Concert






عکسهای جدید و زیبای اجرای شهرزاد سپانلو در سیاتل در تاریخ 17 جون 2011
با تشکر علی یزدانی جو

Thursday, June 16, 2011

Shahrzad Sepanlou's 3 New Photoshoots June 2011




سه فتوشات جدید و بسیار زیبا از شهرزاد سپانلو منتظر فتوشوت های جدید دیگر از خواننده ی خوبمون شهرزاد سپانلو در این اینجا باشید
با تشکر علی یزدانی جو

Tuesday, June 7, 2011

Shahrzad Sepanlou Concert Tour 2011



آگهی کنسرت آینده شهرزاد سپانلو در سیاتل در 17 جون سال 2011 و 17 جولای 2011 در سانفرانسیسکو و 17 سپتامبر در لوس آنجلس
با تشکر علی یزدانی جو

Wednesday, June 1, 2011

Shahrzad Sepanlou's New Photo Shoot May 2011


عکس جدید و زیبای خواننده ی خوبمون شهرزاد سپانلو با استایل جدید عکسهای جدید دیگر از شهرزاد سپانلو بزودی در همین جا گذاشته میشه
با تشکر علی یزدانی جو

Tuesday, May 31, 2011

Shahrzad Sepanlou in Concert - Live in Seattle


شهرزاد سپانلو خواننده ی خوش صدا در تاریخ 17 جون سال 2011 در سیاتل کنسرت خواهد داشت این کنسرت در ساعت 8 شب تا 11 شب هست کسانی که ساکن آمریکا هستن میتونن به این کنسرت زیبا برن کنسرت بعدی شهرزاد سپانلو در 17 جولای سال جاری هست فعلا اطلاعات کنسرت ماه جون در اینجا هست و بدا اطلاعات کنسرت جولای هم اینجا اعلام خواهد شد
به دلیل اینکه یکم در این ماههای اخیر درگیر بودم نشد آپ کنم اینجارو ولی از این به بعد سعی خواهم کرد جدیدترین خبرها رو از این خواننده ی عزیز کشورمون بذارم
برای تهیه بلیط به این لینک سر بزنید
http://www.brownpapertickets.com/event/175541
برای اطلاعات بیشتر به سایت شهرزاد سپانلو و صفحه ی اصلی این خواننده در فیس بوک سر بزنید
http://www.facebook.com/ShahrzadSepanlou
http://shahrzadmusic.com/
Location
Seattle Town Hall
1119 8th Ave
Seattle, WA 98101
United States
با تشکر علی یزدانی جو

Thursday, February 24, 2011

Shahrzad Sepanlou's Random Photo



سه عکس از خواننده ی خوبمون شهرزاد سپانلودر حال تمرین کنسرت گذشته اش گالری سیحون لوس انجلس عکسها تقریبا مال یک ماه و خورده ای پیش هستن
با نشکر علی یزدانی جو

Friday, January 21, 2011

شهرزاد سپانلو و اجرای یک کنسرت هنری در گالری سیحون لس آنجلس

سایت صدای آمریکا راجب کنسرت اخیر شهرزاد سپانلو مطالب زیبایی نوشته بود که در اینجا میذارم بزودی عکسهای اجرای زیبای شهرزاد سپانلو در اینجا گذاشته میشه در پست بعدی کامنتها رو باز میکنم ولی برای این پست نه ممنون از ایمیلهاتون که به من دادید و پیگیر آپدیت شدن سایت شدین یه چند وقتی سرم شلوغ بود ولی از امروز مثل قبلها سعی میشه سایت بیشتر به روز باشه
با تشکر علی یزدانی جو

هنرمندان شناخته شده در سطح بین المللی از جمله «استینگ» Sting و «پرینس» Prince از چند سال پیش در موزه ها، گالری های هنرهای تجسمی، سالن های کوچک تئاتر و تالارهای خصوصی هتل های معروف جهان دست به اجرای برنامه هایی برای جمعیت های کوچک تری از طرفداران خود زده اند. چرا که بسیاری از هواداران آن ها حاضرند با پرداخت بهای بلیت های گرانقیمت (تک بلیت های برنامه پرینس در یکی از هتل های لس آنجلس اخیرا بالغ بر ٦ هزار دلار بوده است) در یک حال وهوای صمیمانه تر وخصوصی تر به موسیقی هنرمندان مورد علاقه خود گوش دهند.

گالری سیحون لس آنجلس هم به عنوان یک مرکز فرهنگی از چندی پیش محل اجرای اوپراهای کوچک، امضای کتاب هنرمندان سرشناس، نمایش فیلم های مستند و اجرای برنامه هایی برای قدردانی از دست اندرکاران ایرانی هنرهای هفت گانه بوده است.

مریم سیحون مدیر گالری سیحون لس آنجلس می گوید این روزها کنسرت های خصوصی در اماکن کوچکتر و حتی به شکل کنسرت های خانگی رواج زیادی پیدا کرده است :«مردم دوست دارند در کنار کنسرت های بزرگ تر درتالارهای چند هزار نفری در یک محیط کوچک تربا این هنرمندان آشنا شوند و با کارهای آن ها رابطه ایجاد کنند. بنا براین یک گالری هنری می تواند برای این کار بسیار مناسب باشد به همین دلیل هم ما این برنامه را ترتیب دادیم و خوشبختانه مردم هم بسیار استقبال کردند.»

شهرزاد سپانلو که در یک خانواده هنری از مادری نمایشنامه نویس، شاعر و منتقد ادبی (پرتو نوری علا) و پدری شاعر(محمد علی سپانلو) متولد شده است از بیش از ده سال پیش روند تازه ای را درکار خوانندگی خود آغاز کرده است. روندی که او را از موسیقی که در آغاز کار با گروه دخترانه «سیلوئت» شروع کرد جدا می سازد. این به هیچوجه به این معنی نیست که کار این گروه و یا تلاش های دست اندرکاران موفق و قدیمی موسیقی پاپ در لس آنجلس وافرادی چون شهبال شب پره که راهگشای حرفه خوانندگی برای جوانان نسل بعد از خود بوده را باید نادیده گرفت.

شهرزاد در مورد روزهای آغاز کار خوانندگی می گوید: «خوب من پیش از سیلوئت به زبان انگلیسی در برنامه های هنری و آموزشی آواز می خواندم اما کارخواندن به زبان فارسی را با این گروه شروع کردم.»

به جرات می توان گفت که گروه «سیلوئت» که پس از سه سال فروپاشید زمینه ای بود برای پیدایش گروه های دخترانه ایرانی بعدی که امروزه شکل تحول یافته آن را می توان در گروه «آبجیز» ساکن کشورسوئد جستجو و مشاهده کرد.

سیلوئت در مدتی کوتاه از معروفیت چشمگیری برخوردار شد اما شهرزاد که نخستین عضو گروه سیلوئت بود که تصمیم گرفت خارج از گروه به کار «سولو» یا تکخوانی بپردازد به دنبال راه دیگری بود:« آدم وقتی توی لس آنجلس زندگی می کند و دوربرش بیشتر فقط یک نوع کار انجام می دهند این روی آدم تاثیر می گذارد.اما سبک کار وموسیقی سیلوئت آن چیزی که من دنبالش بودم نبود.»

شهرزاد سپانلو می گوید:« حقیقت این است که بعد از فروپاشی گروه سیلوئت خودم را برای چند سالی گم کرده بودم .دلم می خواست کاری که دوست داشتم را با سلیقه خاص خودم انجام بدهم و به صورتی که با آن احساس راحتی می کنم. اما درعین حال دلم می خواست مردم هم این کارهای مرا دوست داشته باشندو از آن استقبال کنند و خوب این تقریبا غیر ممکن بود.»

همکاری با فرزین فرهادی – آهنگساز و نوازنده ساکسفون ساکن لس آنجلس که از همان زمان سیلوئت آغاز شده بود با خواندن ترانه «بلوار میرداد» با شعری از محمد علی سپانلودر یک آلبوم تازه تکنفره به نام «قصه ما» جهت دیگری به زندگی هنری شهرزاد سپانلو داد و این خواننده با این آلبوم توانست مسیر تازه ای را که در آن قدم گذاشته بود مشخص کند.

شهرزاد سپانلو در این دوره از زندگی حرفه ای خود در اغلب ترانه هایش از اشعار پدر و مادرش استفاده کرده است:«انتخاب این شعرها مثل انتخاب اشعار شاعرهای دیگه به این دلیل بود که من با معنای پشت این شعرها ارتباط ذهنی و عاطفی بیشتری احساس می کردم و می توانستم عمیقا آن ها را درک کنم. تم اجتماعی شعرهای پدرم را دوست دارم و با آن احساس نزدیکی می کنم وعلاقه زیادی به حال و هوای عاطفی شعرهای مادرم دارم.»

در ماه ها و هفته های گذشته به خصوص دردورانی که با فرارسیدن تعطیلات عید کریسمس و سال نوی مسیحی بازار کنسرت های «لاس وگاس» گرم است از «شهرزاد سپانلو» هم دعوت به همکاری شد اما او این دعوت ها را نپذیرفت:«نمی دانم. شاید واقعا نمی توانم با این نوع کارها آن رابطه لازم را برقرار کنم.»

اما وقتی شهرزاد برای اولین بار با مریم سیحون درباره اجرای یک برنامه کاملا هنری در گالری صحبت کرد احساس کرد فضایی را که به دنبالش بوده است بالاخره پیدا کرده است:« این محل به من این احساس را داد که دارم یک کار فرهنگی می کنم و احساس کردم می توانم با پشتیبانی این مرکز فرهنگی و درحضور تماشاگرانی که صرفا برای حمایت از یک کار هنری به این محل می آیند کاری که کمی متفاوت و بیشتر«جازی» است را به همان شیوه ای که خودم می پسندم انجام بدهم واجرای زنده این کارها را درمقابل تماشاگرانی که آمادگی آن را دارند تجربه کنم.»

شهرزاد می گوید:«هنرمندان بزرگی مثل «استینگ» هم کارهایی شبیه به این کرده اند. «ابی» خواننده معروف یک بار به من گفته بود که خواندن برای هزاران نفر هیچوقت لذتی را که از خواندن در جاهای کوچک تردارد برای او نداشته است. انرژی مردم خیلی مثبت بود وآن ها واقعا از این کار استقبال کردند.»

شهرزاد در برنامه «شبی با شهرزاد سپانلو با معرفی یک آلبوم» یک بار دیگر با گروه چهارنفره خود همکاری داشت و در این برنامه آهنگ هایی از آلبوم تازه خود «یک روز» را اجرا کرد و دستچینی از آلبوم ها وترانه های قدیمی تر اجتماعی و عاشقانه از جمله «دریایی» فروغ فرخزاد که یکی از آهنگ های مورد علاقه خود شهرزاد به شمار می رود. شهرزاد می گوید:« این روزها در اغلب برنامه هایی که اجرا می کنم می بینم خوشبختانه کسانی که فکر نمی کردند از این نوع موزیک خوششان بیاید می نشیینند و گوش می دهند. من فکر می کنم اغلب مردم این نوع موسیقی را واقعا دوست دارند. فقط فرصت های زیادی دست نمی دهد که با آن خو بگیرند و آن را بیشتر بشنوند.»

با موفقیت این اجرای هنری تازه شهرزاد سپانلو توانسته است کاری را که دوست دارد به همان شیوه ای که همیشه آرزوی آن را داشته است ارائه دهد :«با این کار احساس راحتی می کنم. کاری است که با روحیه و وضعیت خانوادگی من بیشتر جوردرمی آید

Monday, January 10, 2011

Shahrzad Sepanlou - Khaterat (Recollections) w/Lyrics



لطفا چشماتونو ببندین و به این موزیک زیبا گوش کنید.

چشمارو می بندم می بندم خسته از رویت این روشنی مصنوعی
خسته از وزن نگاهی که به شب می ماند
گوش هارو می بندم می بندم
خسته از ناله ی خونین فصول خسته از بازی باران که به تب می ماند
کاش خواب میدیدم خواب خاطراتم را عکس محوی که به من می خندد
دلنشین صبح سپیدی که به هنگام طلوع داغیه عشق به خود میبند
چشمارو می بندم می بندم گوش هارو می بندم می بندم
امشب شب من تصویری از سراب است هر لحظه ی آب خالی تر از حباب است
دل شیدایی من سرگشته چون برگ خزان
داغی خاطرها خاکستر سرد زمان
ای کاش سقف من آبی کهکشان بود
آزادی من بهاری بی زمان بود
ای کاش
چشمارو می بندم می بندم
خسته از رویت این روشنی مصنوعی
خسته از وزن نگاهی که به شب می ماند
با تشکر علی یزدانی جو